zhalezibayi zhalezibayi .

zhalezibayi

اثرات روانشناختي طلاق بر كودكان

داستان كودكانه رايگان

قصه كودك

طلاق پدر و مادر، تغييري اساسي و اغلب دلخراش در دنياي يك كودك است و از نگاه او طلاق، يعني از دست دادن خانواده. خيلي از بچه‌ها با شنيدن خبر جدايي پدر و مادر، غافلگير، غمگين، عصباني و مضطرب مي‌شوند. كودك طلاق به اين فكر مي‌كند كه زندگي‌اش از اين به بعد چه تغييري خواهد كرد و به سختي مي‌تواند با شرايط جديد كنار بيايد.

دنياي بچه‌ها دنيايي وابسته است و بچه‌ها با روحيه‌ي لطيف و حساس خود ارتباط بسيار نزديك و عميقي با پدر و مادر خود به عنوان همراهان هميشگي و دوست داشتني دارند. بچه‌ها شديدا به مراقبت والدين خود وابسته و دلگرم‌اند. اما دنياي نوجوانان كمي مسقل‌تر، دورتر و مجزاتر از پدر و مادر است. آنها به خود متكي‌ترند و روي دوستان خود تمركز بيشتري دارند و حالا در اين سنين، زندگي اجتماعي آنها گسترده‌تر شده و به بيرون از خانه و خانواده و دنيايي بزرگ‌تر با تجربيات فراوان‌تر كشيده شده است. بنابراين تاثير گذاري جدايي پدر و مادر بر يك كودك و يك نوجوان، با هم متفاوت است.

واكنش كوتاه مدت يك كودك نسبت به طلاق مي‌تواند از نوع واكنش اضطرابي باشد و سوالاتي از ترس و نگراني در ذهن او ايجاد كند: «حالا چه مي‌شود؟» و «چه كسي از من مراقبت خواهد كرد؟». كودك با بيشترين ترس‌هاي خود به اين سوال‌ها جواب مي‌دهد، در نتيجه واكنش او نيز اضطراب بيشتر خواهد بود. كودك طلاق معمولا احساسات خود نسبت به جدايي پدر و مادرش را پنهان مي‌كند و هر چند ممكن است ظاهرا آرام و بي‌تفاوت به نظر برسد اما در درونش غوغايي برپاست.

 

اما واكنش يك نوجوان نسبت به جدايي پدر و مادر، تهاجمي‌تر است و مي‌خواهد با رفتارهاي ستيزه جويانه و نافرماني كردن، كنترل زندگي‌اش را به دست بگيرد. يك نوجوان، نارضايتي و عصيان خود را با فاصله گرفتن از پدر و مادرش نشان مي‌دهد. او با خودش فكر مي‌كند «اگر پدر و مادرم نتوانستند به هم متعهد بمانند و از خانواده‌مان مراقبت كنند، پس من بايد بيشتر به خودم متكي باشم و مستقل شوم»، «اگر آنها به نظر من اهميت ندادند و فقط به خودشان فكر كردند پس من هم بايد فقط به خودم اهميت بدهم»، «اگر آنها براي‌شان مهم نبود كه من آزرده و ناراحت مي‌شوم، پس من هم اهميتي به اينكه آنها را ناراحت كنم و برنجانم نمي‌دهم».

براي بيشتر پدر و مادرهايي كه در زندگي مشترك خود به بن بست مي‌رسند، طلاق تنها راه حل موجود است و نگراني در مورد موقعيت بچه‌ها، آينده‌ي آنها و آسيب‌هايي كه ممكن است ببينند، بزرگ‌ترين دغدغه‌ي پيش روست. 

محققان مي‌گويند طلاق براي همه‌ي كودكان استرس برانگيز است اما بعضي از كودكان طلاق، زودتر از بقيه خودشان را با شرايط جديد تطبيق مي‌دهند.

اولين سال زندگي بعد از طلاق براي كودكان طلاق، سخت‌ترين است

پژوهشگران دريافته‌اند كودكان طلاق، طي سال‌هاي اول و دوم بعد از جدايي پدر و مادر، سخت‌ترين شرايط را پشت سرمي‌گذارند و با بيشترين چالش‌ها روبرو هستند. بعضي از كودكان طلاق، زودتر با تغييرات پيش آمده در زندگي روزمره‌ي خود سازگاري پيدا مي‌كنند اما بعضي ديگر انگار هرگز نمي‌توانند به شرايط «نرمال» برگردند. اين درصد كوچك از كودكان طلاق ممكن است بعد از جدايي پدر و مادر، دچار مشكلاتي مداوم شوند كه حتي تمام طول عمر با آنها باشد.

كودك طلاق

كودكان طلاق و تاثير هيجاني

طلاق براي تمام خانواده نابساماني ايجاد مي‌كند اما براي كودكان، چنين موقعيتي مي‌تواند پريشان كننده، ترسناك و نااميد كننده باشد:

  • بچه‌هاي كوچك‌تر تقلا مي‌كنند كه بفهمند چرا بايد در دو خانه زندگي كنند. كودك طلاق نگران اين است كه حالا كه پدر و مادرش همديگر را دوست ندارند مبادا او را هم ديگر دوست نداشته باشند.
  • بچه‌هاي دبستاني ممكن است نگران شوند كه مبادا طلاق پدر و مادر، تقصير آنها باشد. كودك طلاق در اين سنين، مي‌ترسد مبادا خطايي از او سر زده كه باعث جدايي پدر و مادرش شده و در واقع خودش را مسئول اين ماجرا مي‌داند. 
  • فرزندان نوجوان معمولا نسبت به طلاق پدر و مادر و تغييرات ناشي از آن، عصباني مي‌شوند و پرخاش مي‌كنند. آنها ممكن است يكي از والدين را بابت فروپاشي خانواده مقصر بدانند يا اينكه هر دو را به خاطر اين دگرگوني‌ها متهم كنند.

البته هر خانواده‌اي شرايط منحصربفرد خودش را دارد. در خانواده‌هايي كه اختلافات زناشويي شديد است، طلاق پدر و مادر به معني جنگ و دعوا و تنشِ كمتر بوده و كودك را به آرامش مي‌رساند.

كودكان طلاق و استرس‌ها

يكي از پيامدهاي طلاق اين است كه بچه‌ها از تماس و ارتباط روزانه با يكي از والدين محروم مي‌شوند. كم شدن مدت زمان رابطه‌ي والد و فرزند بر كيفيت اين رابطه نيز اثر مي‌گذارد و محققان دريافته‌اند خيلي از كودكان طلاق بعد از جدايي، احساس صميميت كمتري با والدي كه با او زندگي نمي‌كنند خواهند داشت.

طلاق بر رابطه‌ي فرزند با والدي كه سرپرستي او را به عهده دارد نيز اثر مي‌گذارد. در اغلب موارد، سرپرستي كودك بعد از طلاق به عهده‌ي مادر است و تك سرپرستي فرزند، استرس زيادي به مادر وارد مي‌كند. مطالعات نشان مي‌دهند معمولا بعد از طلاق، از محبت و پشتيباني مادر تا حدودي كم مي‌شود. ضمنا بنا بر يافته‌ها، ديسيپلين و اقتدار مادر بعد از طلاق، استمرار كمتري داشته و كم اثر مي‌شود.

براي بيشتر كودكان طلاق، جدايي پدر و مادر، سخت‌ترين بخش ماجرا نيست بلكه استرس‌ها و تبعات ناشي از آن چيزهايي هستند كه زندگي بعد از طلاق را دشوار و پيچيده مي‌كنند.

عوض شدن مدرسه، اقامت در خانه‌اي جديد و زندگي كردن با يكي از والدين كه خودش اكنون با احساسات جديدي درگير است، تنها چند نمونه از موارد استرس برانگيزي هستند كه زندگي را براي يك كودك طلاق سخت مي‌كنند.

چالش‌هاي مالي و اقتصادي نيز از مشكلات شايع بعد از جدايي‌اند. بسياري از خانواده‌ها مجبور مي‌شوند به خانه‌اي كوچك‌تر نقل مكان كنند يا منطقه‌ي سكونت خود را تغيير دهند و اغلب به امكانات كمتري نيز دسترسي خواهند داشت.

كودكان طلاق و مشكلات روانشناختي

طلاق مي‌تواند احتمال مشكلات روحي و رواني را در كودكان و نوجوانان بالا ببرد. مطالعات نشان مي‌دهند كودكان طلاق در هر سن، جنسيت و فرهنگي، بيشتر در معرض مشكلات رواني قرار مي‌گيرند. طلاق ممكن است اختلال سازگاري در كودك طلاق ايجاد كند كه در عرض چند ماه برطرف شود، اما مطالعات دريافته‌اند ميزان افسردگي و اضطراب و رفتارهاي ضد اجتماعي در كودكان طلاق بيشتر است.

كودكان طلاق و مشكلات رفتاري

كودكان طلاق و مشكلات رفتاري

كودكان طلاق نسبت به كودكاني كه با هر دو والد خود زندگي مي‌كنند، بيشتر ممكن است دچار مشكلات رفتاري بروني سازي مانند اختلال سلوك (رفتارهاي معرّف اختلال سلوك شامل رفتارهاي خشن و پرخاشگرانه، خشونت‌هاي عمدي و بيرحمانه نسبت به حيوانات، دروغگويي، تقلب، ناديده گرفتن حقوق ديگران و ... مي‌شود)، بزهكاري و رفتارهاي تكانشي شوند. كودك طلاق معمولا با همسالان خود، بيشتر اختلاف و ناسازگاري پيدا مي‌كند.

كودكان طلاق و افت تحصيلي

كودك طلاق ممكن است عملكرد تحصيلي چندان مطلوبي نداشته باشد. مطالعات نشان مي‌دهند كودكان طلاق در امتحانات و آزمون‌هاي تحصيلي، نمرات كمتري كسب مي‌كنند. احتمال مدرسه گريزي و ترك تحصيل نيز در ميان كودكان طلاق بيشتر است.

كودكان طلاق و رفتارهاي پُرخطر

نوجواناني كه والدين‌شان از هم جدا شده‌اند بيشتر احتمال دارد كه دست به رفتارهاي پُرخطري مانند فعاليت‌هاي جنسي زودهنگام و مصرف مواد مخدر بزنند. در ايالات متحده آمريكا، نوجواناني كه والدين آنها طلاق گرفته‌اند، نسبت به همسالان خود زودتر و بيشتر سراغ مصرف الكل، ماريجوانا، تنباكو و ساير مواد مخدر مي‌روند.

كودكان طلاق و رفتارهاي پرخطر

طبق يافته‌ها، نوجواناني كه وقتي 5 ساله يا كوچك‌تر بودند والدين‌شان از هم جدا شدند، خيلي بيشتر در معرض وارد شدن به فعاليت‌هاي جنسي پيش از 16 سالگي قرار داشتند.

مشكلات كودكان طلاق كه مي‌توانند تا بزرگسالي نيز ادامه پيدا كنند

براي درصد كمي از كودكان طلاق، اثرات روحي و رواني طلاق، بلند مدت است. برخي پژوهش‌ها، طلاق والدين را با افزايش مشكلات رواني، اعتياد و بستري شدن به دليل مشكلات رواني مرتبط دانسته‌اند.

تحقيقات زيادي از جمله تحقيقي كه در نشريه‌ي Family Psychology منتشر شده، شواهدي ارائه داده‌اند كه نشان مي‌دهد كودكان طلاق بيشتر احتمال دارد كه در سنين جواني در زمينه‌هاي تحصيلي، شغلي و روابط عاشقانه‌ي خود چندان موفق نباشند. بزرگسالاني كه زماني كودك طلاق بوده‌اند، دست آوردهاي تحصيلي و شغلي كمتري دارند و بيشتر ممكن است دچار مشكلات حرفه‌اي و اقتصادي شوند. كودكان طلاق در بزرگسالي به سختي مي‌توانند نگاه مثبتي نسبت به روابط خود داشته باشند.

آيا ادامه‌ي زندگي مشترك با وجود اختلافات شديد به نفع بچه‌هاست؟

با وجود اين واقعيت كه طلاق، فشار زيادي به خانواده‌ وارد مي‌كند اما با هم ماندن پدر و مادر فقط به خاطر بچه‌ها، بهترين انتخاب نيست. كودكاني كه در خانه‌هايي پُر ازمشاجره و بگومگو، داد و بيداد و خشم و نارضايتي زندگي مي‌كنند، ممكن است بيشتر در معرض ابتلا به مشكلات روحي و رواني و رفتاري باشند.

منبع

 


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۵ دى ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۳۱:۲۵ توسط:zhalezibayi موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :