نقش قصه گويي در شكوفايي خلاقيت كودكان
به رغم وجود گنجينه هاي داستان كودكانه و افسانه هاي زيبا و آموزنده در ادبيات شفاهي و مكتوب كودكان ، امروزه ديگر كمتر مادري وقت خود را به مسايل آموزشي كودكان در اين قالب اختصاص مي دهد، وبا واگذاري اين آموزش به مدرسه و تلويزيون، كودكان را از پرورش تخيل وانتقال ادبيات كودكانه محروم مي كنند. كارشناسان مسائل اجتماعي بر اين باورند كه قصه گويي و قصه خواني نقش به سزايي در رشد و شكوفايي خلاقيت دركودكان دارد. ادبيات كودكان شامل قصه ، شعر، نمايش، افسانه و داستان است.تلاشي هنرمندانه براي هدايت كودك ، رشد زبان و شيوه اي در خور فهم او كه در وسعت تخيل و قوت تصور او موثر است.كمك به پرورش قدرت بيان ، عواطف و افكار ، تقويت قوه ابداع ، ابتكار ، تخيل و ايجاد علاقه به مطالعه و جستجوگري از نكات مثبت و مهم قصه گويي براي كودكان است.داستان و قصه در رشد شخصيت كودك نقش داشته و از طريق قصه ها و داستانهاي خوب كودك به بسياري از ارزش هاي اخلاقي چون پايداري ، شجاعت ، نوع دوستي ، اميدواري ، آزادگي ، جوانمردي ، طرفداري از حق و استقامت در مقابل زور پي مي برد كه هسته بسياري از قصه ها و داستانها را تشكيل مي دهند.
پرورش حس زيبايي شناسي در كودك ، توجه دادن كودك به دنياي اطرافش ، پرورش عادات مفيد، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت كودك هدف اصلي قصه خوب براي بچه هاست.سفير سوئد در بخشي از برنامه ادبيات كودكان ايران – اروپا با اشاره به تعدادي از نويسندگان مي گويد:״هركودك نابغه است و هر نابغه اي كودك، كودكان كارهايي مي كنند كه از عهده بسياري از آدم بزرگها خارج است و ورود به دنياي كودكان ورود به دنياي بزرگي است كه بايد كودك شد تا در آن داخل شويم.״كودكان از تولد تا ۶ سالگي دوران مهمي را ميگذرانند كه سريع ترين زمان يادگيري و شكل گيري الگوها و احساسهاي اساسي نسبت به خود و ديگران است .نقش پدر ومادر كمك به كشف اين دنيا و در نتيجه رشد كلامي با صحبت كردن، پاسخ گويي به سوالات، خواندن كتاب و گسترش زبان و مهارت كلامي او است .بهيه وحيدي كارشناس گفتار درماني معتقداست تدارك ديدن فضايي كه كودكان چند بار درهفته با كودكان هم گروه سني همبازي و هم صحبت باشند و فراهم كردن كتاب قصه و قصه خواندن براي كودكان ، تهيه نوار قصه و گوش دادن با هم به آن و بازي با فرزند خردسال نقش حياتي در رشد كلامي و رشد شخصيتي و رواني او دارد.قصه هاي عاميانه و افسانه به دنياي كودكان تعلق دارد ، افسانه ها مفهومي اسطوره اي از دنيا دارند و عمق طبيعت و نياز انسان را در بدست آوردن عدالت بازگو مي كنند. كارشناسان ادبيات كودك مي گويند:״ افسانه هافرهنگ و آداب اصيل و ميراث باارزشي گذشته كشورند و امروزه نه تنها جايگاه قصه هاي عاميانه و كهن سرزمين را در ذهن كودكان ايجاد نكرده ايم بلكه خود آن را فراموش كرده ايم و بازتابي از آن را در روند رشد و تربيت ذهني وهنري نسل آينده نمي بينيم.״يكي از اساسي ترين دروس كه كودك بايد به طور كامل بياموزد تا رشد طبيعي داشته باشد استقلال است ، افسانه ها و سنت ها از ديدگاه روانشناسي تعليم و تربيت و جامعه شناسي اين مكان را ميدهند تا كودك از بحران و مشكلات بگذرد، مستقل باشد آزادي واقعي فردي داشته باشد و وسيله اي براي كودكان است تا با مشكل بحرانهاي خانوادگي آشنا شود.روابط بحراني بين پدر ومادر ، پسر و دختر ، دختر ومادر و فرزندان كوچكتر با بزرگتر را درك كند و از آن بگذرد تا بتواند روابط كهنه و عميق خانوادگي را رها كرده وراه اصلي خود را دبراي آزاد شدن يا پرورش شخصيت و فرديت خود پيدا كند. افسانه هاي پريان منبع الهام افراد بوده اند كودكاني كه در بزرگسالي دانشمند يانويسنده شده اند مثل هانس كريسيتن اندرسن نويسنده دانماركي.عناصر ادبي كه هانس كريستين اندرسن در افسانه هاي عاميانه بكار مي برد بسيار شبيه افسانه هاي سنتي است البته او از تجربيات زندگي شخصي اش نيز الهام گرفته است جوجه اردك زشت ، لباس جديد پادشاه وتامبلينا از آثار محبوب اوست.ليلا كريمي، مادرمهدي ۳ ساله ،مي گويد: ״هر شب قصه هاي زيادي براي مهدي مي گويم. كدو قلقله زن را خيلي دوست دارد. نوار بزبز قندي را بارها گوش داده و خاله سوسكه را حفظ است. خواندن اين قصه ها باعث شده دامنه واژگان او بيشتر از هم سن وسال هايش شود خيلي زود رنگها را ياد گرفت .خواندن شعر و قصه به مهدي آرامش ميدهد و تحليلش نسبت به مسايل خيلي بهتراز كودكان ديگر است ،همه وسايل اتاقش شخصيت دارند، وقتي درحال ماشين بازي ماشينهايش را قطار مي كند ومن صدايش مي كنم، ماشينها را نشان ميدهدو مي گويد: ״ملت منتظرند!״
خانم كريمي بيشتر مسايل تربيتي را از طريق شخصيت قصه ها به مهدي آموزش ميدهد،ميگويد:״ ۳ بچه گربه شخصيت هاي قصه ما هستند و يك رضا كوچولو، بعضي وقتها در مسايل روز ماجراي كتابها را شبيه سازي مي كنم و خيلي وقتها مهدي ميگويد: مرا همانطور بغل كن كه در قصه گفتي مادر رضا بغلش مي كند.״خانم كريمي مي افزايد:״ آقا رضا را بيشتر براي آموزش مسايل تربيتي خلق كردم و او بيشتر به آن قسمتي علاقه دارد كه بي اجازه ي مادر به كوچه مي رود وگم ميشود.״افسانه ها علاوه بر جنبه اخلاقي درك زيبايي و نوعي مفهوم فلسفي خاص را شامل ميشوند كه ريشه در واقعيت دارد و متاسفانه درخانه ومدرسه به آن اهميت داده نمي شود.مادران تنها كساني هستند كه به ويژه درماه هاي اول زندگي كودك، ميتوانند اين نگرش را با ارتباط عاطفي و قصه خوا ني بر قرار كنند، استعداد خلاقيت و ديگر ويژگي هاي شخصيتي را در كودكان پايه پذيري كنند و زمينه شناخت و آگاهي براي روبرو شدن با واقعيت هاي زندگي را در آنها فراهم سازند.در اين دوران صفاتي در او شكل مي گيرد كه در تمام عمر او دوام دارد.زبان به كودك قوت قلب ميدهد و وجود و حضورش را تثبيت مي كند .فريده خلعتبري مدير انتشارات شباويز و نويسنده كودكان مي گويد: ״از كودكي جزييات زيادي درخاطر دارم، رزوهايي كه دور هم مي نشستيم و مادر برايمان كتاب مي خواند ومن هميشه فكر مي كردم خودم بايد خواندن را شروع كنم.״اين نويسنده مي افزايد:״ فكر مي كنم وجود پدربزرگ ها و مادر بزرگها در خانواده لازم است .حفظ آداب و رسوم گذشتگان از طريق انتقال تجربيات گذشتگان درخانه امكان پذير است، امروزه اين ارتباط هاي قشنگ كم شده و ما مي خواهيم خودمان همه چيز را تجربه كنيم.״خلعتبري كه كتابهاي خانه اجاره اي ، توپ قرمز و غول تاريكي را براي كودكان منتشر كرده مي گويد:
״الان بيشتر فعاليت نشرم را بر كتاب كودك متمركز كرده ام تا به اين طريق آنچه شايسته است در اختيار كودك قرار بگيرد.״ايشان از اولين تجربه رفتن به تئاتر با مادر اينگونه ياد مي كند :״يادم است كه آن زمانها كه تئاتر مي رفتند در خانه ي ما مادر بزرگم ومادرم كارها را كه تمام مي كردند مي رفتند تئاتر من خيلي دوست داشتم با آنها بروم ولي هميشه مي گفتند بايدبزرگتر شوي كه درك كني ،قدرش را بداني. و بلاخره يك روز مرا بردند، هنوز آن نمايشنامه را كه آقاي محتشم در آن بازي مي كرد به خاطر دارم، احساس مي كردم ديگر بزرگ شده ام، حالا ديگر قدر هنر را مي فهمم و درك مي كنم. شايد همين باعث شد كه به فرهنگ و هنر علاقمند شومو از ۸ سالگي كتاب بخوانم .״فروغ شايگان كارشناس ادبيات مركز آفرينش هاي ادبي – هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با تاكيد بر مزيت هاي قصه گويي مادران مي گويد: ״قصه گفتن مادر و پدر علاوه بر اينكه بر رشد ذهني كودك موثر است براي او ايجاد امنيت رواني مي كنند چرا كه كودك در مي يابد كه پدر ومادر بدون ذغدغه وقتي را صرف او مي كنند.والدين مي توانند از دوران كودكي او بگويند از سالهاي اول نوزادي و اتفاقات را به شكل داستانهاي هر چند كوتاه براي آنها بازگو كنند.اين داستانها بايد با روايت سوم شخص باشد . با گفتن اين قصه ها كه در واقع تجربيات سالهاي اول زندگي كودك است احساس امنيت، لذت و و اكنش هاي عاطفي ،شدت مي گيرد و كودك احساس شخصيت مي كند.
شايگان اين تاثيرات را خود در زندگي تجربه كرده مي گويد:״ افراد سالمندفاميل مي توانند ماجراهاي بچگي ، شيطنتها و اتفاقات گذشته را بازپرداخت داستاني كنند و به شيوه سوم شخص بيان كنند.״وي مي افزايد:״ شنيدن قصه هاي سنتي به رشد ذهني و رواني كودكان كمك زيادي مي كندو تنها در فرايندقصه گويي توسط والدين اين احساس آرامش و ارضاي عاطفي كه پيش نياز فعاليت هاي خلاق است شكل مي گيرد. ״
برچسب: ،
ادامه مطلب